چکیده مقاله باموضوع نقدنظریه صرفه دراعجازقرآن
صرفه یا باز داشتن خداوند از آوردن مانند قرآن بوسیله مخلوق جن و انس یکی از وجوه اعجاز قرآن است.
حقیقت مادّۀ «صرف» به یک معنا بازگشت دارد و آن «بازگرداندن چیزی از جهتی به جهت دیگر» یا «تبدیل کردن یا تغییر دادن چیزی از حالتی به حالت دیگر» است
در تبیین نظریه صرفه دیدگاههای مختلفی مطرح شده.
اصل فکر و اندیشه نظریه صرفه به “ابی الاسحاق ابراهیم النظام “(231 متوفی) نسبت داده شده است
دانشمندانی که قائل به صرفه اند ویاصحت آن رامحتمل می دانند: نظام معتزلی، ابومسلم محمدبن بحراصفهانی، سیدمرتضی علم الهدی، ابواسحق نصیبی ، قطب الدین راوندی ،خواجه نصیرالدین طوسی
فخرراضی، علی بن عیسیرمانی ،شیخ مفید، ابن حزم.
گفته اند:کسی که بازبان عربی آشنایی دارد،می تواندکلماتی همانندیکایک کلمات قرآن رابیاورد
این ایراداصلاقابل این نیست که موردبحثوگفتگوقرارگیرد؛زیراکسسی که قدرت وتوانایی برگفتن
نظیریک کلمه ازکلمات قرآن،بلکه توانایی برآوردن مثل جمله ای ازجملات آن راداشته باشدمستلزم آن
نیست که بتواندمثل قرآن یانظیرسوره ای ازسوره های آن رابیاورد،چون که قدرت برساخت موادوالفاظ هیچ گاه مستلزم قدرت برساختن ترکیبات نیست.
روایات زیادی دراعجاز قرآن کریم ازجهت خصوصیات ومزایائی که داردبه مارسیده که درنتیجه قول به صرفه راضعیف ومردودمی کنند.
آیاتی که صراحت در تحدّی دارند عبارتند از: سوره اسراء:88، یونس: 38، هود: 13، طور:33-34، بقره: 23 ، نساء: 82
کلمات کلیدی:اعجاز،قرآن،صرفه،روایات،زبان عربی
محقق:فاطمه اسمعیلی